(R_P)

درباره سریال جفری دامر

.
سریال جفری دامر هم تا حدی جالب بود.

به هر حال یه نگاه به نوع دید و افکار و داستان یک قاتل سریالی هم بنوعی میتونه جالب توجه باشه.

جفری دامر؛ یه قاتل حرفه ایه که کلی آدم مختلف کشته و سریالی هم با نام خودش ساختن که برگرفته از داستان های واقعیه و همین بر جذابیت موضوع افزوده.

در مورد این سریال توضیح زیادی نمیشه داد. فقط باید ببینید (البته اگر به ژانر جنایی و رازآلود علاقه دارید.)

.

درباره سریال نارکوس ( قاچاقچی ها )

.
درباره سریال نارکوس، یا به عبارتی دیگه نارکوها (به معنای قاچاقچی ها) که درباره پابلو امیلیو اسکوبار پدرخوانده ی مافیای مواد مخدر کشور کلمبیاست، بطرز حیرت آوری جالب و قابل تحسین است.

فارغ از داستان جذاب این سریال درام - جنایی؛ خوش ساخت بودن و نوع خوبِ پرداخت و کارگردانی و انتخاب بازیگر و صحنه پردازی و صحنه سازی این سریال رو که در سه فصل ساخته شده رو بشدت و بطرز قابل قبولی بیننده رو مجاب میکنه که این سریالُ با دقت و به خوبی ببینه و تا آخرین دقیقه و لحظه لذت ببره و همراه بشه.

ضمن اینکه تیم دوبله و مهم تر اینکه نسخه سانسور نشده ی سریال، جذابیت اثر رو دو چندان کرده به نظرم. (که جا داره از همینجا خدا قوت بگم به همه اونایی که برای عرضه ی این اثر تلاش کردن. ئمتون گرم.)

حتما این سریالُ ببینید و امیدوارم که شما هم لذت ببرید.
.

نقد سریال بچه گوزن

.

.به نظرم این سریال اونقدرا هم که میگن، قشنگ نیست

حداقل برای من اونقدی جذابیت نداشت. البته این فیلم می‌تونه برای اونایی که با این بیماری دست

و پنجه نرم می‌کنند یا این مشکل براشون پیش اومده فیلم جالبی باشه و اینکه من خودم به شخصه

.فیلمی که دچار ایراد و باگ فنی بشه رو بدم میاد

.

Gloomy sunday

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

رهایی از دلتنگی- تجربه شخصی

.

اگر سوال این باشد که برای رهایی از دلتنگی چه باید کرد ؟ ابتدا سوال دیگری مطرح می شود مبنی بر اینکه < اصلا دلتنگ چه هستید ؟ >

+ دلتنگ کسی هستید ؟

+ دلتنگ چه چیزی هستید ؟ شی یا مکان یا بو و...

- و یا شاید اصلا دلتنگی از نوع ترکیبی باشد از چند چیز و مکان و ...

اما برای رهایی، فرار و فاصله گرفتن از مود و حالت دلتنگی باید بدانید که راهکارهای زیادی وجود دارد؛ به شرط آنکه دلتنگی با وابستگی شدید همراه نباشد. چون در آن صورت کار سخت خواهد شد.

دلتنگی زمانی بوجود می آید که شما خلاء آن چیز را بشدت حس می کنید و بدنتان نیاز مبرم به آن پیدا می کند.
اما ذهن انسان این خوبی را دارد که می شود راحت آن را فریب داد. ولی باز هم به تکرار باید گفت : به شرط آنکه ذهن دچار وابستگی شدید و حاد نشده باشد، که نشود آن را فریب داد !

در مهم ترین و اساسی ترین مرحله باید یاد گرفت که اساساً نباید وابستگی شدید به چیزی ایجاد شود ! و تعادل مهم ترین رکن اساسی زندگی بشری است !

اگر بطور مثال دلتنگی کسی هستید می شود با راهکارهای مختلف دلتنگی را فراموش کرد و یا اگر در حاد ترین حالت باشید، جایگزین مناسب برای آن بوجود آورد .

یعنی اگر شما دلتنگ کسی باشید، می توانید یا او را ببینید و یا کسی را پیدا کنید که شباهت به او داشته باشد و یا از بیخ و بن وارد مرحله ای شوید که اصلا نیازی دیدن و بودن آن نباشد !
برای مثال : من دلتنگ دوست فوت شده ام شدم . او را ندارم و حالا برای رفع دلتنگی یا به مزار او می روم و یاد گذشته و خاطرات می کنم و یا کسی را پیدا میکنم که از لحاظ چهره و اخلاق و رفتار شبیه او باشد و جایگزین او میکنم و یا اینکه اگر آدمی هستم که حساس هستم و هیچکس را به اندازه او دوست نداشتم و هیچکسی هم شبیه او نمیدانم .... باید وارد فاز و مرحله فراموشی و فاصله گرفتن از مود و حالت دلتنگی شوم .
برای افرادی که وابستگی دارند و حساس هستند، این مرحله، یعنی فراموشی و یا ورود به مرحله های جدید سخت است !

اما هر آدمی باید به این میزان از درک برسد که وابستگی شدید و حساسیت بیش از حد، باعث آسیب روحی و روانی خواهد شد و اصلا چنین چیزی برای آدم خوب نیست. چون باعث بیماری می شود !

سعی کنید خودتان را و فرزندانتان را جوری آموزش دهید که تمایل به تعادل داشته باشند و یاد بگیرند که افراط در هیچ چیزی خوب نیست و افراط باعث افساد خواهد شد !

دوست داشتن هر فرد، هر شی، هر مکان، هر خوردنی و آشامیدنی و پوشیدنی و.... به اندازه و میزان تعادل و برابری خوب است و بیشتر از آن باعث وابستگی و کمتر هم باعث خلاء و کمبود می شود !

این مهم تا حدی قابل اهمیته که ابوعلی سینا هم به اون اشاره کرده :

هر چیزی کمش دارو است
متوسطش غذا است
و زیادش سم است
حتی محبت کردن

پس باید بدونیم و آگاه باشیم که تعادل چقدر مهمه و باید سعی کنیم که اهل تعادل و برابری باشیم و از زیاده روی به دور باشیم.

همونجوری که در عنوان این موضوع اشاره کردم؛ تجربه های شخصی و فردی خودم و یا مواجه هایی که داشتم رو لحاظ میکنم و اساسا ممکنه هر فردی تکنیک و آموزه ی خاص خودش رو داشته باشه .

همونجوری که هر دارویی با هر بدنی سازگاری نداره و باید بر اساس خلقیات و روحیات هر کسی، روش مطلوب و مناسب به کارگیری بشه؛ این مطلب و این موضوع هم شاید باب طبع و میل بعضی ها باشه و قابل اجرا و یا شاید هم به مذاق بعضی ها خوش نیاید و کارآمد نباشه.

من یه وقتایی برای رفع دلتنگی سعی میکنم اینجوری حواس خودمو پرت کنم

+ موسیقی گوش کردن (موسیقی و آهنگ هایی که حواس آدمو از اون موضع پرت کنه)

+ فیلم دیدن (فیلم های کمدی یا هیجان انگیز و ماجراجویی که ذهن آدمو درگیر کنه و یا آدمو از دیپریشن یا خمودگی دور کنه)

+ کتاب خوندن (مثل فیلم و موسیقی کتاب هایی که ذهن آدمو مشغول کنه)

+ نوشتن (خیلیا این موضوع رو دست کم میگیرن و یا از روی تنبلی و یا اینکه عادت ندارن، انجامش نمیدن) ولی نوشتن به تنهایی میتونه کار سه مورد قبلی و حتی جور خیلی از روش های دیگه رو هم بکشه. (حالا شاید سوال بشه چی بنویسم ؟) فرقی نمیکنه ... فقط باید سعی کنید بنویسید ... کوتاه نویشی و بلند نویسی هم مهم نیست ... حتی اگر قرار باشه برای کسی غُر بزنید؛ اصلا همون غُر زدنتونو به رشته تحریر در بیارید و بنویسید ... فرض کنید جلوی کسی نشستید و یا تلفنی دارید با کسی حرف میزنید و به اصطلاح براش غُر می زنید و یا به اصطلاح لطیف تر :-)  درد و دل می کنید. همونو بنویسید ... همونجوری که حرف می زنید ... همونجوری بنویسید ... یعنی لزومی نداره که حتما کتابی بنویسید ... زمانی که یه کلمه املا و نوع نوشتارش رو یادتون نمیاد و یا به درست یا غلط بودن املای اون کلمه شک دارید، تنبلب نکنید گوگل کنید و املای درست کلمه رو پیدا کنید بنویسید !
شاید بگید کجا بنویسم ؟ - اینم حتی اونقداری اهمیت نداره ... مهم کاریه که دارید انجام می دید . اما اگر دوست دارید و تمایل دارید که دیده بشه اون چیزی که می نویسید : برای پیشنهاد میتونم بگم وبلاگ بسازید (یه قابلیت اینترنتی رایگان که طریقه ساختنش هم پیچیدگی و سختی آنچنانی نداره و کافیه زمان و وقت و حوصله خرج کنید) – یا میتونید کانال تلگرام ایجاد کنید. یا بقیه شبکه های اجتماعی.

ولی یه نکته ی مهم و ضروری رو در نظر داشته باشید؛ اگر آدم حساسی هستید و از جاج شدن و یا به اصطلاح مورد قضاوت و داوری و نصیحت شدن بیزارید، پیشنهاد میکنم که قسمت مربوط به کامنت را در وبلاگ غیر فعال کنید و یا اینکه اصلا به نظرات و انتقادات اهمیت ندید و توجه نکنید و مهم نباشه که کی (چه کسی) چی میگه و ...

+ بقیه موارد پیشنهادی؛ وارد فاز درمانگری میشه ... یعنی رجوع به مشاور و روان درمانگر یا همون تراپیست و... . اما این پیشنهاد آخرین راه حل منه . چون رجوع به پزشک وارد فاز پزشکی میشه و اساسا موضوعاتی که زیاد بزرگ و پیچیده نیستن، نیاز به مراجعه به مشاوره و ... نداره ! چون فقط هدر رفت هزینه محسوب میشه برای راهکاری که در نهایت به دارو و یا حرکات اصلاحی و... ختم میشه که شما خودتون با شناخت خودتون می تونستید راحت رفعش کنید و نیاز به هیچ قرص و دارو و تجویز پزشکی نبود .

در نهایت باید باز هم بگم که این نوشته، صرفاً اشتراک گذاری تجربه های شخصی و فردیِ منه و جنبه علمی و تخصصی نداره .

براتون آرزوی آرامش و بردباری زیاد دارم در تمام پلان های زندگی .

.

تغییر با چاشنی بهانه

.
سال 88 بود که مادرم تصمیم گرفت که پیش از عروسی برادرام، خونه رو تغییرات بدیم.

چقدر اون سال اذیت شدیم و مجبور شدیم از دست کارگرا و بناها و تو اون یک ماه مجبور شدیم نقل مکان کنیم زیر زمین خونمون که اون موقع برای 5 نفر واقعا اذیت کننده بود .

خلاصه ش کنم ... با همه سختیاش و مکافات هاش بالاخره انجامش دادیم .
البته که بماند که این مهم با بد سلیقگی مامانم و عدم توانایی بناها و کارگرها در پرداخت و اجرا هم رو به شد .

ادامه مطلب...

خدا ما رو آدم و عاقل کنه

سال ۹۸ بنزین گرون شد ملت ریختن بیرون یه سریارو کشتن و یه 

سریا سکوت کردن و هنوز زنده‌ن ! سال۴۰۱ مهسا امینی رو 

کشتن ملت ریختن بیرون باز یه سری زن و مرد و پیر و جوون 

و بچه رو کشتن و باز یهعده سکوت کردن و هنوز زنده‌ن ! بنزین 

تو سال ۴۰۱ گرون نشد؛ ولی دلار تا ۶۰ هزار تومن رسید و قیمت

همه اقلام و اجناس دو سه برابر و حتی چندین برابر شد و همچنان 

بعضیا سکوت کردن و هنوز زنده‌ن ! گرونی دلار رو میگن برای 

تحریمه و در اصل با این همه افزایش قیمت عملا انگار بنزین رو گرون 

کردن و جوری وانمود میکنن که انگار مقصر این همه گند، حکومت 

حرومی نیست ! و ملت بی بخار و بی وجودی که همچنان سکوت کردن 

و برای جنس بنجل و آشغالی که تو بازار به تف و لعنت خدا هم نمی‌ارزه 

باید با قیمت چندین برابر بخریم و چقدر ما خریم که سکوت می‌کنیم و 

هیچی نمیگیم و کاری نمی‌کنیم ! هی خدا خودت مارو آدم و عاقل کن !

 خودت به دادمون برسهمین.

#یه_مشت_خرید_مشغول_خرید

نقد ساز نده سریال نون خ ۴

.

سریالی که راحت خلق شخصیت میکنه و راحت هم شخصیت رو 

نابود میکنه. سریال نون خ.

ادامه مطلب...

🎼 موسیقی.آهنگ.موزیک🎶

زیاد توی بند و بار این نیستم که لزوما باید موسیقی فاخر باشه تا گوش کنم.

به نظر من موسیقی و آهنگی که از پارامتر : ملودی ، ملودی وُکال و شعر خوب برخوردار باشه، ارزش شنیدن داره.

و خیلی پیش میاد که می‌شنوم  که میگن آخه فلانی آدمه که تو آهنگاشو گوش میدی؟

- باید عرض کنم که  برای شخص من؛ شخصیت آنچنان در درجه اولویت و اهمیت نیست نیست برای اینکه یه آهنگ رو گوش بدم.

+ البته که برای اینکه فن یا به قول معروف طرفدار خواننده‌ای باشم خیلی برام مهمه شخصیت اون خواننده و حتی رفتار و سکناتش ! ولی برای شنیدن یه آهنگ از یه خواننده شخصیت و اینکه معروف هست یا نیست اولویت و اهمیت چندانی برام نداره.

- از سه تا پارامتر انتخابم برای یه موسیقی و یه آهنگ خوب، حتی اگر یکیش هم داشته باشه برام کافیه . اما اگر بخوام به کسی معرفی کنم ترجیح میدم که هر سه تا پارامتر رعایت شده باشه به خوبی که موقع معرفی به دیگران سطح سلیقه‌ی خودم زیر سوال نره !

+ پس چی شد ؟ لزوما اینکه خواننده مطرح و معروف باشه و یا حتما و لزوما شعر یا تنظیم فاخر باشه و کلاسیک و به اصطلاح سنگین و با وقار هم مهم نیست؛ مهم پارامترهاست ! حتی شعر هم چرت و پرت باشه و ولی ملودی یا ملودی وکال جذاب باشه گوش میکنم . یا اگر شعر قوی باشه و ملودی وکال شاید ملودی چندان اهمیت نداشته باشه. بطور کلی  سه تا خواننده مطرح باب میل دارم برای خودم. ولی من بیشتر از سه تا خواننده مورد علاقه‌م خواننده می‌شناسم چه داخلی و چه خارجی که از صدای خوبی برخوردارن و طرفدارای خاص خودشونو دارن و من هم به موسیقی و آهنگاشون گوش میدم و بعضا لذت هم میبرم .

پرپسپولیس حکومتی نیست


سیاست من اینه که در مواجه با یه استقلالی که مثل اسفند روی آتیش بالا پایین میپره میگه "پرسپولیس تیم حکومتیه" سکوت کنم ؛ نه به این معنا که حق با توئه و یا تو درست میگی و اگر ببینم خیلی زیادی داره زر میزنه تهش اینه بهش یادآوری کنم "دقیقا مثل زمانی که تاژ حکومتی و وابسته با خاندان شاهنشاهی بود." اما چیزی که هست ، اینه که سیاست من میگه که تیم پرسپولیس استقلال باید جدا و مستقل باشن و نه زیر نظر حاکمیت یا دولت و یا پادشاهی و یا اساساً از فوتبال سیاسی بیزارم . اتفاقی که در زمان پهلوی و شاهنشاهی هم بوده و حالا هم هست .من سکوتم برای این بوده که معتقدم سال ها اجحافی که در زمان به وجود اومدن دو تیم پرسپولیس و استقلال به پرسپولیس شده ، این اجحاف تا حدی جبران بشه . یعنی اینکه "گهی زین به پشت و گهی پشت به زین" . از زمان روی کار اومدن عنقلاب تا به امروز که دولت کثیف تدبیر و امید روی کار اومده با وزیر احمق و بیشعور وزارت ورزش جوانانش یعنی سلطانی فر پفیوز ، هرگز این حجم از پریدن به پرسپولیس برای اینکه بگن تیم حکومتیه ، سابقه نداشته و اون هم به دلیل سیاست احمقانه و واضح و آشکار این وزیر بی شعوره . شاید بصورت واضح و مستقیم زل نزده باشه تو چشم مردم و بگه من پرسپولیسی یا استقلالی هستم ، اما سیاست های احمقانه ش کاملا واضح و آشکاره . از اون بدتر ، وزرا و نماینده ها و رئیس مجلس و... هستند که حالا بر حسب پر طرفدار بودن تیم خودشونو پسپولیسی و هوادار پرسپولیس نشون میدن هم جای بسی تامل داره . اما محوریت موضوع و کلام من چیز دیگریست .... و اونم اینکه ... در این پرسپولیس یک نام بزرگ و دارای جایگاه و منزلت هستش ، هیچ شک و ابهامی وجود نداره و بر کسی پوشیده نیست و هیچکس هم نمیتونه انکار و کتمان کنه این بزرگی و جلال و عظمت و شکوه و صلابت رو ... من معتقد بودم این 57 سال (از زمان تاسیس باشگاه پرسپولیس تا کنون) تبعیض و اجحافی که در حق پرسپولیس شده به هر نحو و دلیلی ، باید جبران میشد که تا حدی شد ، اما از اینجا به بعد تمایلی ندارم که افراد سیاسی کثیف از تیم پرسپولیس بهره کشی سیاسی کنند و بخوان از اسم و جایگاه پرسپولیس ابزار پیشبرد اهداف کثیف خودشونو فراهم کنن و از آب زلال جایگاه پرسپولیس برای ضیافت های ک/یف سیاسی ماهی بگیرند و سوء استفاده کنن و شنا کنن ! ما (هوادار ارتش سرخ) باید سکوتمون شکسته بشه و اجازه ندیم که وزیر و ریئس و... بخوان از اسم پرسپولیس به نفع خودشون سوء استفاده کنند . باید متحد بود و جلوی فساد فوتبال رو گرفت ... نباید در برابر این فساد محرض و آشکار سکوت کرد . ما سیاست داشتیم و تا حدی که به نفع (پرسپولیس) بوده باید سکوت می کردیم و مدارا و مماشات و تا حدی اغماض ؛ اما از اینجا به و از این به بعد سکوت در برابر فساد ، بویژه در قامت هوادار (واقعی) پرسپولیس به هیچ وجه جایز نیست و قباحت داره. ما معتقدیم که به پرسپولیس کمک مضاعف به معنای آنچنانی نشده و هر کمکی هم بوده از سوی دولت مردا و افراد سیاسی ، صرفاً وظیفه ای بوده از سوی حاکمیت برای اجحافی که در زمان شاهنشاه به تیم های حاکمیتی شده بود و تیم هایی که در این سال ها با مالکان خصوصی و پول های فراوان مدیریت شده اند و نتیجه گرفته اند ولی در عوض پرسپولیسی که از دل مردم آمده و جایگاه به مراتب متفاوت تری نسبت به دیگر تیم ها داشته و دارد باید مستقل و به دور از دخالت و سیاست دولتی و حاکمیتی باشد.
دولت کثیف تدبیر امید مدت هاست با وعده جداسازی و واگذاری تیم ها به بخش خصوصی مردم را فریب داده و هر بار با بهانه ی مشخص نشدن تکلیف این قاعده را به دراز می کشد و بهانه تراشی می کند. یک بار و برای همیشه باید جلوی این فساد سیستماتیک را گرفت. دخالت افراد سیاسی و سیاست حاکمیتی در ورزش ، چیزی جز فساد نخواهد داشت و هرگونه افتخار آفرینی برای هر تیمی با وجود این فسادها ، کوچکترین ذره ای ارزش و اهمیت نخواهد داشت